نیستی ولی ...

وقایعی که اتفاق افتاده

1397/5/14 12:20
نویسنده : شادی زندگی
828 بازدید
اشتراک گذاری

امید زندگیییییییییم بوس

سلام به روی ماه ونازت زیبا و سلام به دوستای عزیزه وبلاگی گل

بازم تاخیر دارم تو اپدیت کردن نی نی وبلاگم تشویق آخه خواستم همه رو تو یه پیج جابدم .

عمرم هفته قبل که بابایی جونت از ماموریت برگشته بودن اومدن دنبالم که باهم برگردیم خونه تومسیر که برمیگشتیم مطلع شدم که دیابت مامان بزرگ مهربونت بالا رفته غمناک ودکتر دستور بستری داده ( وخاله جونت به بابایی گفته تا به من بگن ) اینو که شنیدم فوری با مامان بزرگت تماس گرفتم که بنده خدا گف اصلا طوریم نیس من حالم خوبه ولی دکتر گفتن بستری شین بهتره قند خونت میاد پایین ، الان که فکر میکنم میبینم از اون لحظه به بعد دیگه هیچی یادم نیس رسیدیم که خونه فقط چمدونو بستیمو راهی شدیم مامان بزرگ مهربونت فکر میکردن که فردا صب راهی میشیم ولی ما به خاله جونت گفتیم که دراومدیم بعد نگو مامان بزرگت تماس با تلفن خونمون میگیرن و متوجه میشن که ما دراومدیم خطا  خلاصه کلام سر هر ساعتی تماس میگرفتن و ما ساعت 3 صب رسیدیم دیدم که بنده خدا مامان بزرگ مهربونت تو تراس خونمون خواب رفته بوس و من دیگه بیدارشون نکردم تا اذیت نشن تا صب نتونستم بخوابم ساعت 8 یا 9 بود مامان بزرگ رو دیدم فوری رفتم بغلش کردم و بعد دیگه همه بیدار شدن ماماجونمو بردیم یه دکتر غدد دیگه ببینیم تشخیص ایشون چیه که یه سری دارو های خارجی دیگه ای بمدت یه ماه نوشتن که قرار شد بعد از 21 روز دوباره آز رو تکرار کنن ( ایشالله که خیره .... لطفا دعامون میکنین؟ ) عبادت

جوجه جوووووونم شما به خداجوووونم نزدیکتری دعامون کن 

و اما خبرای خوب آرام

از اونجاییکه شکر خدا حال مامان بزرگت بهتر شده بود با داروهایی که میخوردن ورژیمی که رعایت میکردن تصمیم گرفتیم واسه خاله جونت تولد بگیریم ( البته خاله جونه شما شهریورین ولی احتمالا امتحان ترم تابستون باشه و اینکه عمل بشن و هم که به ماه محرم هم نزدیکه تصمیم بر این شد یه ماه جلوتر بگیریم ) سفارش کیک رو دادیم وااااااااااااااااای که چه کیک فانتزیه نازی شده بود و کلی هم خوش گذشت تولد رو تو یکی از رستوران سنتی شهر پدری گرفتیم یادش بخیر

تقدیم به خواهر نازم و خاله جونه فینگیلم زیبا

تولدت هزاران بار مبارک چه خوب که بدنیا اومدی و چه خوبتر که خواهر من شدی بغل

وقتی شما بدنیا اومدی من کلاس اول بودم که اونموقع ها مدرسه ها واسه کلاس اولیا از شهریور پاره وقت شروع میشد من روزیکه مامان مهربونمون رفتن بیمارستان ، نرفتم مدرسه با خدابیامرز مامان بزرگ عزیزمون رفتیم بیمارستان مامان رو بستری کردن وبردن اتاق عمل ما همچنان پشت در منتظر بودیم که یهو در باز شد و شمارو اووردن واااااااای نمیدونی که چه حس وحالیه وقتی بعد از مدتی که تنها باشی یه موجود کوشولویی رو بیارن بگن خواهرته یه حس مادرانه بهت داشتمو کلی مواظبتم بودم (البته همچنان هستم خندونک ) از اونروز دیگه من تنهایی خاله بازی نمیکردیم و شما بیشتر از همه وابسته مامان کوچولوت بودی بغل  

تولدت مبارک بهار زندگیمون جشن

خیلی دوست داریم محبت

هوا بس ناجوانمردانه گرمه یا بهتره بگم داغه داغه 37درجس خسته... قرار بود بریم مسافرت که بعلت مذکور کنسل شد ترجیح دادیم تو حیاط باصفای مامان بزرگتینا صفا کنیم جای همه دوستان سبز وکلی هم باغ رفتیم و نوبرانه هایی رو خوردیم خدایا شکرت عبادتمن عاشقه تابستونتم محبت

همه خاطراتیکه نوشتم رو با عکس هایی که میذارم هم به یاد موندنی میکنم راضی

واین از عکسای تولد خاله جون نازت زیبا

 

و عکس وقتی که بابایی جونت محبت  اومد از ماموریت

عکسایی از نوبرونه های خوشمزه جاتون سبز

 بابایی شیکموی شما که سور وساتشون برقراره اینم شواهد...

عکسایی از شام دو نفرمون منتظر

و در آخر هم میخام خونه داری تایم خسته  و بدون شرح هامو بذارم خندونک

ببخشید خیلی طولانی شد خوب اگه دیر دیر بیام وبخام همه خاطرات بیس روز رو یه جا جمع کنم اینجوری میشه آرام

همیشه مهربونو با هوش باش عبادت

بای بای

پسندها (8)

نظرات (7)

مامان و بابای حلما و حسینمامان و بابای حلما و حسین
14 مرداد 97 14:28
انشاألله حال مادر عزیزتون و تمام مریضان بزودی خوب خوب خوب بشه .گلگلگل

تولد خواهر جونتون هم مبارک باشه . ایشاللا که 120 ساله بشن .جشنجشنجشن
شادی زندگی
پاسخ
ممنونم از دعای خوبتون ایشالله خدا به تمام مریضا رو شفابده ... امین...عبادت
لطف دارین شما ممنونمگل
مامان صدرامامان صدرا
14 مرداد 97 14:48
تولد خواهرتون مبارک ❤
انشالله حال مادرتون خوب بشه 😔
عکسا بسیاز زیبا بودن👌🌷
شادی زندگی
پاسخ
ممنونم ازشماگل
سلامت باشین خدا هوای همه مریضارو داشته باشه  ایشاللهعبادت
چشماتون زیبا میبینن عزیزمبوس
❤فاطمه جون❤❤فاطمه جون❤
15 مرداد 97 11:21
تولد خواهرتون مبارک باشه 🍃💕
امیدوارم همیشه خوش بگذرونین💕🍃
شادی زندگی
پاسخ
ممنون عزیزم زنده باشی گل
mahyamahya
15 مرداد 97 16:05
وای خوش باشی یه پست رمز دار از خودت بزار 
شادی زندگی
پاسخ
حتما سرفرصت میذارم عزیزمگل
mahyamahya
15 مرداد 97 16:08
تولد خاهرتون مبارک گل
انشالاه 1200000000000ساله بشه  اگه دوست داشتی به وبم سر بزن 
شادی زندگی
پاسخ
مرسی عزیزم حتما میامگل
مامان ارشیا و پانیامامان ارشیا و پانیا
16 مرداد 97 6:03
خدا رو شکر که حال مامان تون خوبه.گل
شادی زندگی
پاسخ
بله خداروشکر خوبن ایشالله ببینیم ده روز بعد آز بدن جوابش چی میشه گل
مامانی گیتا جون و برديا جونمامانی گیتا جون و برديا جون
22 مرداد 97 9:11
هر روزتون پر از شادی و دورهمی های خوب
شادی زندگی
پاسخ
ممنون از پیام پرانرژیتووووووووونگل