13 بدر ، بدر غم هاتون باشه

سلام و صد سلام 

بارون بهاری من خیلی خیلی دوست دارم

خوب اول بگم که هنوز سرکارم و روز 13 بدر هم اومدم شرکت و بعد دوسه ساعت جناب مهندس گفتن ما میریم باغ شرکت میاین بیاین اگه که نه  میتونین برین هتل ، ولی باباجون سرکاربودن ... ما چن سالی هست که یه هفته دیرتر 13 بدر میکنیم دیگه عادت شده ... بلاخره هر که را طاووس خواهد جور هندوستان کشد 

امروز بابایی شما پرواز دارن و میرن خونه و الانم تو آسمونان 

بنده هم فردا عصر پرواز دارم و یه هفته ای رو رست هستیم و میریم 13 بدر 😜

اینجاییکه هستم کلا کار با تهران فرق داره خیلی شلوغترم ولی خوب به امید روزهای بهتر صبر پیشه کردم وخدارو هزاران بار به توان n شکر میکنم

همکارا هم خیلی عالی پذیرای من بودن از همین جا از همه همکارام تشکر میکنم ... همشون بلااستثنا به خونشون دعوتم میکنن و هر لحظه چیزی بخام اوکی میکنن ویا هی پیام میدن که حالم خوبه یا نه ... ممنونم که تو غربت هوامو دارین وباعث میشین بیشتراز این سخت نگذره 

حالا که فردا پروازم اوکیه همه ناراحتن که میرم ولی میگن خوشحالیم که بعد دوهفته میری پیش خانواده 

بگذریم ایشالله که خیره

خدا همه رو با آدمای انسان و خوبی رو به رو کن من و خانواده و فرزندامم بینشون ... الهی امین ...

دعای هر روزوشب من ایشالله دلت اروم و لبت خندون باشه ...

هنوز سیستمم نیومده از تهران به محضی که بیاد حتما با عکسام مستفیضتون میکنم 

ممنون که هستین پای حرفای دلم دوستای خوبم ... شاید این حرفاییکه اینجا مینوسم رو حتی به زبون نیاووردم چه برسه که به کسی از هم خون هام بگم