نیستی ولی ...

در باره بابایی

پسته بابایی  پدر شما فرزنده فوق العاده ایه طوریکه مادر بزرگ شما  علاقه و احترام خاصی به پسر بزرگترشون دارن واینو میشه به عینه دید ، و من از این موضوع خرسندم خدارو شکر. تاج سر ما آدم منطقی هستن ماشالله ، روابط عمومی بالایی دارن ( که دوسدارم شماهم مثل بابایی جونت باشی ) دیدمثبت به قضایا دارن واصلا هم اهل دروغ نیستن  بهر حال جوانمردی هستن قابل احترام و .......... وقتاییکه اعصبانی هستن باید سکوت کرد بعد منطقی باهم حرف زد که کنترلش سخته واقعا ( تو ... حلوا خیرات میشه   ) درکل میشه از گفته های مامانی جونت این نتیجه رو بگیری که پدر خوبی خواهی داشت   . ایشالله همه عاقبت بخیر بشن ماهم هم...
7 خرداد 1397

روز موعود

جوجه طلایی من بلاخره بابایی شما دیروز اومدن   و جات واقعا خالی بود چون دست پر اومده بودن یه سری صحبتایی باهم داشتیم که پدر عزیز شما واسش هدیه تدارک دیده بود و ... (توضیح دیگه بیشتر از این نمیدم تو عکساییکه میذارم میبینین ).......... و راجع به صحبتامون بعدنا به جیگر گوشم حرف میزنم همسر عزیزتر از جونم من و نی نی (یا نی نی های ) نیومدتون خیلی دوست داریم  . ...
7 خرداد 1397

عکساییکه گفته بودم

میوه بهشتیه ما  عکسایی از ایینه وشمعدانی که مادر بزرگ عزیز وپدر بزرگ گرامی شما برای من خریده بودن رو میذارم و لازم به توضیحه سال قبل سالگرد عقدمون این عکسارو گرفتم نوستالژین وقتی تو مرد من باشی خانومی کردن برایت عالمی دارد    ...
6 خرداد 1397

دل نوشته

قدر دان من  من وبابایی خیلی به این زندگی زحمت کشیدیم مثل هر پدر و مادری ولی خوب من میخام سختی هایی رو که ما تقبل کردیم رو بگم جیگر گوشم توزندگی ما از همون اول به جز یک نفر (وقتی زمانش برسه خودم بهت میگم چه کسی هستن ) کسی هوای مارو نداشت تو هیچ چیزی منو بابایی رو کسی حمایت نمیکرد همه پی زندگی خودشون بودن چه جفاها که ندیدیم   چه حرفا وحرکاتی که ندیدیم چه زمان هایی تو خوابگاه  یا ... از شدت غصه با گریه به خواب نرفتم  ولی تو این بی وفایی ها خدای مهربون خیلی هوای دلم رو داشت شانس با من غم دیده همراه بود ولی باز هم از خیلی از چیزها برای رسیدن به آماج اصلی باید میگذشتیم چن سال تو غربت زندگی می کنیم ما...
6 خرداد 1397

دل تو دلم نیس

بهونه زندگیم  الان داشتم نوشته های دیروز رو چک میکردم وبا کلمات مادر یا مامانی دلم ضعف رف به جوجه ای که هنوز حتی اثری ازش نیس الهی مامانی فداش بشه   وقتی یادت میوفتم ناخاسته دستمو میبرم جاییکه قراره نه ماه ایشالله مهمونه مامانی باشه......... عزیزتراز جونم الان بابایی تو فرودگاهه دارن میان ایشالله بسلامتی برسن منم که سرکارم دیدم هنوز اول وقته وخلوت خواستم با جیگر گوشم صحبت کنم . فرزند عاقل من ، من هر روز صب به اومدنت دعا میکنم حتی وقتی بابایی منو میرسونه سرکار هم یه ربع فقط دعای من طول میکشه وبابایی لام تا کام حرف نمیزنه ولی نمیدونه که در اصل به چی دعا میکنم فقط میگه به منم دعا کن . دعای من برای ش...
6 خرداد 1397

ماه رمضون

دلبندم  ازوقتی درباره برنامه ریزی اومدن شما با بابایی تون صحبت میکنم میبینم چقد ذوق داره همش بهم میگه الان که ماه روزس به خوردوخوراکت برس یا اومدنی انو میخریم اونو میخریم خلاصه ندیده عاشق شماس ومنم حسودیم میشه ولی خوب حق داره مگه میشه میوه مونو دوست نداشت . الان 10روزه که من روزه میگیرم یه روزهم به پیشواز ماه رمضون رفتم البته بابایی هم 4روزی رو روزه بود ولی چون کارش طوریه که نمیتونه بگیره ولی مامان بزرگت (مامان مامانی)وخاله جونیت همچنان بامن روزه ان وپدربزرگ شماهم (بابای بابایی )هم روزن.......... قراره عمو جونیت اخر هفته بیاد خونه ما البته واسه یه روز بعدم احتمالابریم یه دو روز مسافرت جونم برات بگه یه پسرع...
5 خرداد 1397

برنامه ریزی مهم

آرامش هر دقیقه زندگی ما یه برنامه مهم هم داریم اینه که قراره واسه اومدن نینی جونمون برنامه ریزی کنیم وااااااااااااااااااای خداجونم خودت کمکمون کن تو این سال ها که نبودی و فعلاهم اثری ازت نیس من و بابایی همش به فکر شما بودیم هستیم وخواهیم بود ، واسه جوجه طلاییمون تشک لبه دار خوشمل خریدم که بابای گف نخریم بذاریم باشه همه رو باهم ست میخریم ولی وقتی دیدم یهو دلم ریخ بلاخره خریدم و بعد از خواهر سویل جون (عروس فامیل شوشوجونم) هم که عروسک درس میکرد 10تا واست خریدم سال 95 ودیگه یه تشک مسافرتی هم که خال خالیه خریدم از دیجی کالا و واست یورو هم چنج کردم هرماه هم تصمیم داریم یه 20 یا 50یورو بسته به توانمون چنج کنیم و واست نگه دار...
5 خرداد 1397

سوپرایزی که بینمون باشه

خوشمزه من ... بابایی شما متولد خرداد ماه هستن که مامانی الان یه ماه که بفکر تولد برای ایشونن. البته بین منو شما باشه ،بابایی هم فردا پروازشون ساعت 9 تیک آف داره ومنم دوشنبه وسه شنبه واسشون برنامه دارم اینم بگم که تولد ایشون تو دهه سوم خرداده ولی چون اونموقع ماموریتن وبعدشم امتحاناشونه این شد که زود تر تولد میگیرم پارسال هم اینطوری شد خوشگل مامانی شما هم میخای به بابایی تبریک بگی؟    واسه شوشو جون هم هدیه سفارش دادم از دیجی کالا که دیروز بدستم رسید فقط یه جعبه کارو باید بگیرم وهمه چی اوکی هستش که با عکسا در جریام میذارم شمارو    از طرف شما هم یه هدیه کوچولو واسه بابایی گرفتم  (بع...
5 خرداد 1397

اخرین فلشبک ...

میوه عمرمون ... روزها یکی پس از دیگری سپری میشد وخدارو هزاران مرتبه شکر مشکلاتی که تودوران نامزدی داشتیم دیگه نبود هر دومون مثل مرد زحمت میکشیدیم توکارمون تا هدف هایی رو که تو زندگی داریم برسیم تو این مدت جای جوجه مون خیلی سبز بود ولی ما میخاستیم ینی الان هم همیطوریه میخایم که همه چی در حد اوکی باشه بعد خدای مهربون فرشتمون رو زمینی کنه خداجون دوستدارم  بعد مدتی طولانی مامان فینگیل جون منتقل شد به شهر بزرگ وبابایی جوجمون همچنان در رفت وامد هستش... تو این مدت چن سال اتفاقاتیکه افتادن: 1 _ پدر بزرگا رفتن زیارت کربلا . 2 _ پسر دایی مامانی(ینی خودم) بعد از سال ها انتظار بدنیااومد . 3 _ خداروشکر ب...
5 خرداد 1397